تقويم اجمالي از دهه اول محرم
روز سوم محرم ، امام حسين (ع) براي بزرگان کوفه نامه اي نوشتند و آن را به قيس بن مسهر صيداوي دادند تا به کوفه برساند. ماموران در بين راه قيس را گرفتند و پس از آن که او بر ضد يزيد و ابن زياد سخن گفت ، او را به شهادت رساندند.
در اين روز همچنين عمربن سعد با 6 يا 9 هزار سوار براي قتل پسر پيامبر(ص ) وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت لشکرگاه ساخت و خيمه برافراشت. ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است.
چهارم محرم
در روز چهارم محرم سال 61هجري ، ابن زياد با استناد به فتوايي که از شريح قاضي گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسين (ع) تحريص کرد.

حسين (ع) فرمود: آري ، خدا توبه تو را بپذيرد. حر گفت: چون من نخست به جنگ تو آمدم ، خواهم پيش از همه نزد تو کشته شوم ، شايد دست در دست جد تو زنم روز قيامت.
پس حسين (ع) او را اذن جهاد داد.» (نفس المهموم حاج شيخ عباس قمي)
حر را در ميان ياري کنندگان حضرت سيدالشهدا(ع ) به آزادگي مي ستايند؛ چراکه در حالي که به او امکانات زندگي آسوده و فراهم کردن اسباب راحتي زندگي چند روزه و حتي پست و مقام و منصب وعده مي دادند، به تمام آنها پشت کرد و باز گذاشت و روي به سوي کسي آورد که مي دانست با او بودن موجب آن است که ساعتي بيش زنده نماند. خلاصه و در يک کلام آخرت حسين (ع) را به دنياي يزد ترجيح داد.
آنچه او را در اين انتخاب ياري کرد و اين بازگشت و آزادگي را برايش به ارمغان آورد و به نامش ثبت کرد، بينش و بصيرتي بود که او نسبت به رهبران اين دو جريان متقابل داشت ؛ اما براي اتخاذ يک تصميم و گزينش راه ، تنها علم و دانش کافي نيست ، اگرچه لازم است. مگر نه اين بود که تمام سپاهياني که در برابر امام حسين (ع) قرار گرفته بودند، به جايگاه و رتبه او و خاندان و نسب و فضايلش آگاه و بلکه معترف بودند، ولي اين آگاهي به تنهايي براي آنها موجد بينش و بصيرت نشد.
دانش و آگاهي ، قدرت تحليل ، نگاه به گذشته ، دور بودن از تعصب ، خالي بودن نفس از حب و بغض و در نهايت توجه به نظرات امام است که منجر به ايجاد بصيرتي مي شود که بزرگان ما همواره به آن تاکيد کرده و مي کنند. چنين بينشي است که ما را به انتخاب صحيح رهنمون خواهد شد.